رهبری و هدایت تیمهای با کارآیی بالا
ترجمه: علی امامی
تحقیقات در طول شصت سال گذشته همواره نشان میدهد که تیمها علیرغم هدفی که دارند، برای دستیابی به کارآیی بالا، مراحلی قابل پیشبینی را طی میکنند. پس از بررسی جامع بیش از ۲۰۰ مورد مطالعاتی روی توسعهی گروهها، *R. B. Lacoursiere در سال ۱۹۸۰ پنج مرحلهی توسعهی تیمها را شناسایی و معرفی کرد...
۱.سوگیری و جهت یابی
۲.نارضایتی
۳.تکمیل و یکپارچگی
۴.تولید
۵.خاتمه و پایان کار
مراحل مدل رشد و توسعهی تیمهای کاری:
در مراحل توسعهی تیمهای کاری، دو متغیر وجود دارد: بهرهوری و روحیهی اعضای تیم.
بهرهوری میزان و کیفیت اهداف کاریست که به آن دست مییابیم. میزان و کیفیت این اهداف به عواملی نظیر: توانایی اعضای تیم در همکاری با هم، دانش و مهارت آنها، اهداف شفاف و روشن و همچنین دسترسی به منابع مورد نیاز بستگی دارد.
روحیهی افراد نیز به مواردی نظیر اعتماد به نفس، انگیزه و وحدت اعضا در رسیدن به اهداف و مقاصد شکلگیری تیم اشاره دارد.
فردی که به عنوان رهبر، وظیفهی هدایت تیم را بر عهده میگیرد، با این چالش روبروست که تیم تحت سرپرستی او هماکنون در چه مرحلهای از رشد و توسعه قرار دارد تا بتواند مسیر را نشان دهد و پشتیبانی لازم برای رشد و بهبود را فراهم کند.
در زیر به بررسی عمیقتر هر مرحله میپردازیم.
مرحله اول رشد و توسعه تیم کاری (TDS1): سوگیری و جهتیابی
در این مرحله، بیشتر اعضای تیم، به جز آنهایی که مجبور شدهاند، تا اندازهای مشتاقند به عضویت تیم کاری درآیند. با این همه، آنها اغلب با انتظارات غیر واقع بینانه و بالایی روبرو میشوند. این انتظارات برای اعضای تیم، اشتیاق همراه با نگرانی ایجاد خواهد کرد، چرا که اعضای تیم نمیدانند قادر خواهند بود با سایر اعضا، کنار بیایند و به آنها اعتماد کنند یا نه و همینطور چه تقاضاهایی پس از عضویت در تیم از آنها خواهد شد.
در این مرحله، اعضای تیم از هنجارها، قوانین، اهداف و میزان اهمیت زمان اطلاعی ندارند. همچنین برای دستیابی به اهداف و مسیر و جهت حرکت تیم وابستگی زیادی به شکل و سبک رهبری وجود دارد. چالش اصلی رهبر تیم در این مرحله، کمک به تیم است برای اینکه روی پای خود بایستد و این کار از طریق یک اساسنامه قوی برای تیم و ایجاد و رشد ارتباطات و اعتماد بین اعضای تیم عملی میشود.
مدت زمانی که تیم در این مرحله سپری میکند، به میزان شفافیت و دشوار بودن مسئولیتها و همینطور شفافیت نحوهی کار اعضا در کنار هم بستگی دارد.
درصورتیکه مسئولیتها، ساده و آسان تعریف شده باشند، این مرحله کوتاه خواهد بود و ۵ تا ۱۰ درصد طول عمر تیم کاری را به خود اختصاص خواهد داد. از سویی دیگر، مسئولیتها و اهداف پیچیده، باعث میشود تیمهای کاری حدود ۳۰ تا ۶۰ درصد عمر خود را در این مرحله سپری کنند.
مرحله دوم رشد و توسعه تیم کاری (TDS2): نارضایتی
همینطور که اعضای تیم به تجربیات ارزشمندی از کار کردن در کنار هم و با هم دست پیدا میکنند، به مرور متوجه میشوند که بین انتظارات و توقعات اولیهی آنها و واقعیت تفاوتهایی وجود دارد. که این باعث کاهش روحیهی اعضای تیم میشود.
دشواریهای موجود در اجرای وظایف و مسئولیتها و کار تیمی، اعضای تیم را به سمت سردرگمی، آشفتگی و درماندگی هدایت میکند. به علاوه، اعضای تیم از اینکه بیش از حد به رهبر تیم وابسته هستند، شدیداً احساس نارضایتی میکنند.
چالش رهبر تیم در این مرحله این است که به اعضا کمک کند مشکلات و مسائل مربوط به قدرت، کنترل و تعارض را مدیریت کنند و وظایف خود را با همکاری سایر افراد به صورت کارآ، انجام دهند.
مدت زمانی که این مرحله به خود اختصاص میدهد، به این بستگی دارد که مشکلات این مرحله، با چه سرعتی برطرف میشوند. این احتمال وجود دارد که تیمها در این مرحله گرفتار شوند و همینطور به میزان نارضایتی افزوده شود که در نتیجهی آن، روحیهی افراد روز به روز بدتر و بهرهوری نیز کاهش مییابد.
مرحله سوم رشد و توسعه تیم کاری (TDS3): تکمیل و یکپارچگی
حرکت ملایم به سمت بهرهوری بیشتر و روحیهی متغیر و رو به بهبودی اعضا، از ویژگی تیمهای کاری در مرحله تکمیل و یکپارچگی است. وقتی مشکلات ایجاد شده در مرحله قبل، مورد توجه قرار بگیرند و برطرف شوند، روحیهی اعضا شروع به بهبود میکند. تیمهای کاری، تمریناتی را شکل میدهند که به اعضا اجازه میدهد خیلی راحتتر با هم کار کنند. همینطور دستیابی به اهداف و مهارتهای فنی میسر میشود. مجموعهی این عوامل باعث ایجاد احساسات مثبتی در اعضا میشود.
به دلیل آسیب پذیر بودن همبستگی و اعتمادی که به تازگی در اعضا به وجود آمده است، اعضای تیم معمولاً از تعارض و اختلاف نظر با سایر اعضا امتناع میکنند. چرا که فکر از دست دادن این جو مثبت، باعث ترس آنها میشود.
این اکراه و بیمیلی برای درگیر شدن با تعارضات میتواند سیر پیشرفت را کُند نماید و میزان تصمیمات کارآمد را کاهش دهد.
شریک کردن اعضا در رهبری تیم کاری و جلوگیری از گرایش به امتناع از تعارض در اعضا، چالش رهبران در این مرحله است. این برای رهبران تیمها بسیار مهم است که در این مرحله بدانند، آنها هرگز، هرگز و هرگز به داشتن تیمی با کارآیی بالا نمیرسند مگر اینکه اعضا را در رهبری و کنترل تیم شریک کنند.
این مرحله میتواند تقریباً کوتاه باشد. بستگی به میزان راحتی برطرف کردن احساسات ناشی از نارضایتی و تکمیل مهارتهای جدید دارد. در صورتیکه اعضای تیم، به امتناع خود از اختلاف نظر و تعارض ادامه دهند، این احتمال وجود دارد که تیم کاری دوباره به مرحلهی قبلی یعنی مرحلهی نارضایتی بازگردد.
مرحله چهارم رشد و توسعه تیم کاری (TDS4): تولید
در این مرحله، هم بهرهوری و هم روحیهی اعضا بالاست و هر یک دیگری را تقویت میکند. همینطور نوعی احساس غرور و هیجان از عضویت در تیمی که کارآیی بالایی دارد، در افراد شکل میگیرد. تمرکز اولیه روی کارآیی است. اهداف و قوانین شفاف و روشنند. استانداردها در سطح بالایی قرار دارند و علاوه بر دستیابی به استانداردها، تعهد دیگری برای بهبود مداوم و همیشگی وجود دارد.
چالش رهبران در این مرحله حفظ شرایط موجود و بهبود کارآیی در صورت بروز مشکلات و چالشهای جدید است. این مرحله، احتمالاً با نوسانات ملایمی در احساس رضایتمندی اعضا، ادامه پیدا خواهد کرد تا عمر تیم کاری به پایان خود برسد.
مرحله پنجم رشد و توسعه تیم کاری (TDS5): خاتمه و پایان کار
تیمهایی که به طور مداوم به کار خود ادامه میدهند، این مرحله را نخواهند دید. مگر اینکه تجدید ساختار تند و تیزی در کار باشد. این مرحله اگرچه در تیمهای کاری ویژه و موقت رخ میدهد، با این حال اعضای تیم باید برای این مرحله آماده شوند.
بهرهوری و روحیه اعضا با نزدیک شدن به پایان کار، ممکن است کاهش و یا افزایش یابد. اعضای تیم ممکن است که از این وضعیت احساس ناراحتی و شکست کنند و یا از سوی دیگر ممکن است برخی دیگر، برای این مرحله لحظه شماری کنند.
چالش مدیران در این مرحله، حفظ بهرهوری و روحیهی کارکنان تا روز پایانی است.
نتیجه گیری:
مراحل رشد و توسعهی تیمهای کاری، نیازهای این تیمها در هر لحظه از چرخهی عمر آنها را نشان میدهد. درک این نیازها بسیار حیاتی و مهم است. به این دلیل که به رهبران تیمها و اعضای آن اجازه میدهد الگوی رفتاری رهبری که پاسخگوی این نیازها است، فراهم کنند.
ساختن تیمی با کارآیی بالا نیازمند رهبری است که بتواند سفر از وابستگی۱ به به سوی اتکای متقابل۲ را مدیریت کند. وقتی که کار یک رهبر یزرگ در تیم به طور کامل انجام شود، اعضای تیم خواهند گفت: "ما خودمان این کار را انجام دادیم."
با مداخله یک سبک رهبری مناسب در هر مرحله، شاهد پیشرفت تیمهای کاری و یا حفظ کارآیی بالای آنها خواهیم بود.
۱ dependence
۲ interdependence
* R. B. Lacoursiere, The Life Cycle of Groups: Group Development Stage Theory (New York, NY: Human Science Press, 1980)
منبع: www.kenblanchard.com
در پایان از شما تقاضا میشود دیدگاه خود را در مورد این مقاله و ترجمه آن در قسمت نظرات مطرح نمایید.
با سلام
مطلب جالب و بسیار مفیدی بود.با تشکر