انجمن علمی مدیریت دانشگاه شهید بهشتی

وبلاگ عمومی دانشجویان رشته مدیریت

انجمن علمی مدیریت دانشگاه شهید بهشتی

وبلاگ عمومی دانشجویان رشته مدیریت

مدیریت تعارض

تعارض را به‌صورت نبرد و اختلاف نیروهای متضاد و تضاد موجود بین غرایز با اخلاقیات تعریف می‌کنند. در واقع تعارض، تعاملات ارتباطی افرادی است که به همدیگر وابسته‌اند و احساس می‌کنند علایقشان متضاد یا ناسازگار است. دلایل تعارض یا ناشی از افراد است یا ناشی از تفاوت در نحوه‌ انجام کار.  

 

مدیـــــریت تعارض:

شناخت و اداره‌ تعارض به‌صورت معقول، منصفانه و کارا می‌باشد. پنج نوع سبک مدیریت تعارض وجود دارد: حل مسئلـــه‌ مشارکتی، رقابت‌جـویی (تحکـم)، اجتناب، انعطاف‌پذیـــری و مصالحـه‌ تـوافق.

فرهنگ لغت و بستر، تعارض را به‌صورت نبرد و اختلاف نیروهای متضاد و تضاد موجود بین غرایز با اخلاقیات و ایده‌آل‌های دینی و اخلاقی تعریف می‌کند. تعارض در افراد و گروه‌ها یک امر طبیعی و نتیجه‌ی محیط رقابتی است و زمانی اتفاق می‌افتد که نیازها، خواسته‌ها، اهداف، عقاید یا ارزش‌های دو یا چند نفر باهم متفاوت باشد و اغلب همراه با احساساتی نظیر خشم، درماندگی، دل‌سردی، تشویش، اضطراب و ترس است. چون افراد مختلف نسبت به جهان دیدگاه‌های متفاوتی دارند لذا تعارض بین آن‌ها اتفاق می‌افتد. درواقع تعارض، تعاملات ارتباطی افرادی است که به همدیگر وابسته‌اند و احساس می‌کنند که علایقشان متضاد، متناقض یا ناسازگار است. تعارض مبین این نکته است که افراد به نظرات خود علاقه‌مند هستند، ضمن این‌که میزان معقولی از آن برای رشد فردی و سازمانی، لازم و ضروری به نظر می‌رسد.

 

دلایل تعـــــــــــارض:

الف) افــــراد :

- نیازها: نیازها برای رفاه و سلامت ما لازمند. زمانی‌که ما نیازهای خود یا دیگر افراد و گروه‌ها را نادیده می‌گیریم، تعارض افزایش می‌یابد.

- ارزش‌ها: ارزش‌ها، اصول عقیدتی بسیار مهم زندگی ما هستند. تعارضات شدید، زمانی افزایش می‌یابند که افراد، ارزش‌های مغایری برگزینند و یا ارزش‌ها کاملا روشن نباشند.

- ادراک: افراد، واقعیت‌ها را به‌صورت متفاوت تعبیر می‌کنند و همین تفاوت می‌تواند به بروز تعارض منجر شود.

- قدرت: این‌که افراد قدرت را چگونه تعریف و چگونه به کار می‌گیرند، تأثیر زیادی بر میزان و شدت تعارض دارد. همچنین قدرت بر مدیریت تعارض نیز تأثیرگذار است.

- احساسات و عواطف: زمانی‌که ما احساسات و عواطف خود یا دیگران را نادیده می‌گیریم، تعارض اتفاق می‌افتد. سایر علل عبارتند از: جاه‌طلبی، تفاوت سطح دانش، نگرش و انتظارات.

 

ب) تفاوت در نحــــوه‌ انجام کــــارها:

- حقایق: افراد تنها آن چیزی را می‌شنوند که مایلند بشنوند و این به تعارض منجر می‌شود.

- اهداف: اغلب اهداف بدون توجه به علایق افراد تنظیم می‌شود و این مسئله بروز تعارض را تشدید می‌کند.

- روش‌ها: همیشه افرادی وجود دارند که بر انجام کارها با روش خود تاکید می‌کنند و همین مسئله به اختلاف رویه‌ها و تعارض می‌انجامد.

- منابع: کمبود منابع همیشه یک عامل بروز تعارض بوده و هست.

 

ج) مشکـــــل ارتباطـــات:

اگر اختلال یا نقصی در کانال‌های ارتباطی وجود داشته باشد یا پیام‌ها به‌خوبی قابل فهم نباشند، اختلاف و تعارض ایجاد می‌شود.

 

تعارض ســـازنده و تعــــارض مخــــرب:

تعارض سازنده است اگــــر:

به ایجاد روش‌هایی برای مدیریت مسئله یا فرایند منجر شود. افراد را به داشتن ارتباط مؤثر با همدیگر تشویق کند. بین افرادی که باهم کار می‌کنند، هماهنگی و همکاری به‌وجود آورد. نقاط قوت و ضعف افراد را مشخص سازد. روحیه‌ی گروهی را بهبود بخشد و خلاقیت و نوآوری افراد را تقویت کند. تعارض سازنده مثل انتقاد، سازنده است و باید تشویق شود و مورد حمایت قرار گیرد.

 

تعارض مخـــــرب است اگــــر:

منبع اصلی مسئله یا مشکل را مسدود کند. منابع و امکانات را از فعالیت‌ها و تصمیمات مهم منحرف سازد. مانع تصمیم‌گیری شود. روحیه‌ گروهی را تضعیف و افراد و گروه‌ها را به سمت بخش‌های مغایر هدایت کند. کاهش عملکرد تیم، افزایش مخالفت‌ها، عدم توفیق در دستیابی به اهداف، کاهش روحیه‌ کار گروهی و افزایش روحیه‌ بی‌تفاوتی از مشخصه‌های بروز یک تعارض بالقوه است که باید پیش از ایجاد بحران مورد توجه قرار گیرد.

 

مدیــــــــریت تعــــارض:

مدیریت تعارض، شناخت و اداره‌ تعارض به‌صورتی معقول، منصفانه و کار است. تعارض می‌تواند با استفاده از مهارت‌هایی چون ارتباطات مؤثر، حل مسئله و مذاکره، مدیریت شود. توانایی ما در اداره و مدیریت تعارض می‌تواند بر نتایج آن تأثیر بگذارد. قبل از هرچیز برای اداره‌ تعارض باید آن ‌را شناسایی و تجزیه و تحلیل کرد و علل ایجاد تعارض را مورد بررسی قرار داد. پس از تشخیص تعارض و علل آن، نکته‌ کلیدی در مدیریت تعارض، انتخاب سبک مناسب است. پنج نوع سبک اصلی برای مدیریت تعارض وجود دارد. ارائه‌ تمثیل از حیوانات کمک می‌کند تا تفاوت سبک‌ها را به یاد داشته باشیم.


الف) حل مسئله‌ مشارکتــــــی:

انتخاب این سبک، به افراد کمک می‌کند تا به‌گونه‌ای کنار هم کار کنند که همه برنده باشند. با استفاده از این سبک، افراد در جستجوی راه‌حل‌هایی هستند که با علایق آن‌ها متناسب باشد و درضمن باعث حفظ ارتباطات خوب و مؤثر شود. استفاده از این روش، احساسات بد را کاهش و تعهد افراد را افزایش می‌دهد و به افراد اجازه می‌دهد تا یکدیگر را بشناسند. علی‌رغم مزایای بی‌شمار این روش، تلف شدن زمان و تضعیف توان و انرژی افراد، از معایب آن است. دلفین‌ها اغلب این سبک را انتخاب می‌کنند و همکاری و مشارکت در زندگی آن‌ها همیشه حرف اول را می‌زند.

 

ب) رقابت‌جــــویی (تحکــــم): 

انتخاب این سبک بدین معناست که یک طرف، علایق و خواسته‌های خود را مقدم بر خواسته‌های دیگران می‌داند. در این شیوه یک طرف احساس می‌کند که موضوع فوق‌العاده برای او مهم است، لذا در به‌دست آوردن آن به‌سختی می‌کوشد و به مختل شدن روابط با طرف دیگر فکر نمی‌کند. در این شیوه یک طرف مجبور است دیدگاه طرف مقابل را بپذیرد. در استفاده از این سبک باید محتاط بود زیرا ممکن است تعارض را افزایش بدهد و بازنده را به اقدامات تلافی‌جویانه وادار سازد. شیر، سمبل و نمونه‌ سبک تحکم است. قدرت شیر به او کمک می‌کند تا هر آنچه را که می‌خواهد به‌دست آورد.

 

ج) اجتنـــــــاب:

افرادی که این سبک را انتخاب می‌کنند، خود را درگیر تعارض نمی‌کنند. تکیه کلام آنها این است "شما خودتان تصمیم بگیرید و مرا معاف کنید". از این شیوه معمولا زمانی استفاده می‌شود که موضوع جزئی و پیش پا افتاده باشد، موضوع‌های مهم‌تر دیگری وجود داشته باشد، درگیر شدن در تعارض به صدمات زیادی منجر شود و یا قبل از ادره‌ تعارض به اطلاعات بیشتری نیاز باشد. سمبل این سبک، لاک‌پشت است، چون به‌محض رویارویی با هر مسئله‌ای خود را در لاکش فرو می‌برد. البته همانطور که لاک‌پشت تا ابد نمی‌تواند در لاک خود باشد، اجتناب در تعارض نیز نمی‌تواند همیشگی باشد.

 

د) انعطـــــاف‌پذیــــری (مــــدارا):

افرادی که این سبک را انتخاب می‌کنند از علایق و خواسته‌های خود می‌گذرند و به دیگران اجازه می‌دهند به خواسته‌هایشان دست یابند. بسیاری از این افراد معتقدند که داشتن یک رابطه‌ی دوستانه‌ی خوب، از هرچیز دیگری مهم‌تر است. درواقع تمرکز این سبک بر حفظ روابط شخصی با دیگران است. البته ممکن است با این روش ما اعتبار و نفوذ آتی خود را از دست بدهیم. آفتاب‌پرست، سمبل و نشانه‌ی این سبک است چون با تغییر رنگ، خود را با محیط هماهنگ می‌کند. تغییر رنگ به او کمک می‌کند تا به سرعت با محیط اطرافش انطباق پیدا کند.


ه) مصالحــــه (تــــوافق):

افراد زمانی از این سبک استفاده می‌کنند که به دنبال به‌دست آوردن تمام خواسته‌ها و علایق خود نیستند، یعنی ارضای برخی نیازها برایشان کافیست. در این روش، انعطاف‌پذیری، مبادله و مذاکره جایگاه ویژه‌ای دارند. زمانی‌که اهداف مختلف، درجات اهمیت متفاوتی برای طرفین دارد یا بخواهیم به یک راه‌حل موقت برسیم یا زمان تنگ است از این شیوه استفاده می‌کنیم. البته باید توجه کرد که افراد، اغلب آن‌چه را که از دست می‌دهند به‌خاطر می‌سپارند تا آن‌چه را که به‌دست می‌آورند و همین امر ممکن است جو بدبینی ایجاد کند. گورخر می‌تواند سمبل این سبک باشد. او نه یک اسب سیاه است و نه یک اسب سفید. بلکه با تقسیم تفاوت‌ها، باریکه‌هایی از دو رنگ را انتخاب کرده است.

به نقل از وبلاگ مدیریت مالی

نظرات 2 + ارسال نظر
نعمتیان چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 07:54 ب.ظ

با تشکر از زحماتتون. سال نوتون پیشاپیش مبارک

محمد.ح طالب زاده پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:49 ق.ظ

دست شما درد نکنه. مقاله مفیدی بود!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد